حدیث روز :

پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
« من احبّ فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی و من ابغضها فهو فی النار »
هرکسی فاطمه (س) دخترم را دوست بدارد در بهشت با من است و هرکس با او دشمنی ورزد در آتش جهنم است . ( بحارالانوار ج47 ص 116)

۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

گفتمان روحانیت ، باید ها و شاید

عالمان دین در طول تاریخ از جایگاه اجتماعى والا و ارزشمندى برخوردار بوده و در چشم و دل مردم قداست و اعتبار فراوان داشته اند. این اعتبار معنوى و نفوذ اجتماعى، مخصوص روحانیون شیعه و عالمان مسلمان نبوده و نیست. در دیگر ادیان و مذاهب هم دین شناسان و پاسداران امور معابد و كلیساها و كنیسه ها و موبدان و پاپ ها و كشیش ها على رغم همه تبلیغات مخالفان و رفتارهاى نادرست برخى از آنان، از پایگاه معتبر مردمى و جایگاهى تأثیرگذار در صحنه فرهنگ عمومى برخوردارند. انسان ها، با فطرت پاك الهى، وجود خدا و قیامت و پیامبران و پیام هاى آسمانى را باور دارند و عالمان دین را به عنوان مفسران و مترجمان و امانتداران امانت آسمان و سخن خدا و پیام آوران او مى شناسند. 
در منابع اسلامى و تفكر شیعى هم، عالمان دین، داراى بالاترین نقش در سعادت و شقاوت ملت ها، شناخته شده اند و در تاریخ پرفراز و نشیب هزار و چهارصد ساله اسلام، خانه عالمان دین و مساجد و پایگاه فعالیت آنان از مهمترین مراكز تصمیم سازى و نقش آفرینى در صحنه تحولات بزرگ تاریخى بوده است. 

در احادیث گرانبهاى نبوى مى خوانیم: 
- «العلماء امناء الله على خلقه؛ عالمان امینان خدا نسبت به بندگان اویند.» 
- «العلماء امناء الرسل ما لم یخالطوا السلطان؛ عالمان امانتداران پیامبران اند، تا وقتى با قدرت و قدرتمندان دنیوى در نیامیزند.» 
- «العلماء امناء امتى؛ عالمان، امانتداران امت من هستند.» 
بى شك این سه جایگاه رفیع اجتماعى - امانتدارى خدا، امانتدارى از سوى رسولان الهى و امانتدارى براى امت - از یك سو امتیاز و مقام و فضیلت معنوى و اجتماعى است، و از سوى دیگر مسؤولیت و وظیفه اى بزرگ از سوى خدا و بندگان خدا بر عهده عالمان و دین شناسان. دانش ها عموما هدیه آسمان به زمین و از الطاف الهى است كه انسان راز و رمز سنت ها و قوانین تكوینى او را كشف مى كند. اما دانش دینى و علوم اسلامى، امانت و ودیعه الهى در دست پیامبران و اولیاء الله و عالمان دین است. 
در حدیث شریف نبوى صلى الله علیه و آله آمده است: «العلم ودیعة الله فى ارضه والعلماء امنائه علیه، فمن عمل بعلمه ادى امانته و من لم یعمل بعلمه كتب فى دیوان الخائنین؛ دانش ودیعه خدا در زمین است و عالمان امانتداران او، هر كس به دانش خویش عمل كند امانت را پاس داشته و هر كس به آن عمل نكند نامش در دفتر خیانت كاران ثبت خواهد شد.» امانتدارى، نگهبانى، دیدبانى و پاسدارى از گوهر آسمانى وحى و انتقال سالم و كامل آن به جامعه بشرى، رسالتى دشوار و سنگین است كه هر كس توان حمل این بار سنگین و گران را ندارد. 

قرآن شناسى و معرفت كلام خدا و پیامبران و قرآن آموزى و تفسیر و تبیین سخن خدا و پیامبران، انسان زمینى را آسمانى و ملكوتى مى كند و به وى قداستى فراتر از فضیلت دیگر علوم و دانش ها مى بخشد. هیچ كس منكر فضیلت دیگر علوم و دانش هاى ضرورى در زندگى دنیاى انسان نیست، ولى دانش ها با توجه به میزان تأثیر آن در زندگى دنیوى و اخروى انسان ها، داراى ارزش هاى متفاوتى هستند و دانشمندان بر پایه اهمیت و كارآیى دانش آنان در صحنه اندیشه و جامعه از اعتبار و احترام خاص بهره مند مى شوند. 
عالمان دینى بدون تردید یكى از اركان سه گانه قدرت در جوامع بشرى بوده و هستند و حذف و نفى آنان از برنامه ریزى هاى اجتماعى امكان پذیر نیست. همانگونه كه محو مذهب و دین از اندیشه بشرى و صحنه جامعه مقدور نبوده و نیست، محو روحانیت و نفى عالمان دین هم على رغم همه تلاش هاى مخالفان و معاندان و جاهلان و فریب خوردگان، آرزویى است كه بسیارى از صاحبان زر و زور به گور برده اند. اگر قدرتمندان و سرمایه داران، زمام امور دنیاى مردم را در دست داشته و دارند و بر جان و مال مردم مسلطند، روحانیان زمام زندگى معنوى و اندیشه و ایمان مردم را در دست دارند و بر قلب ها و عواطف توده ها، حكومت مى كنند. 

روحانیت مدافع محرومان 
این حقیقت جامعه شناسى، درست است كه «ملك» و «مالك» و «ملا» اضلاع مثلث قدرت بوده اند، ولى این حقیقت هم بسان خورشید مى درخشد كه در دنیاى تشیع همیشه عالمان دین و ملایان بیدار و مبارز، بزرگترین حامى توده هاى محروم و عامل كنترل «ملك» ها و «مالك» ها بوده و غالبا روحانیت شیعه در دفاع از مظلومان و پابرهنگان با سلاطین ستمگر در حال جنگ و ستیز بوده است. روحانیت شیعه همیشه قدرتى الهى و مردمى بوده كه با عنایت الهى و حمایت مردمى، قدرت هاى استبدادى و استعمارى و صاحبان زر و زور را در دنیاى اسلام مهار كرده و با شیوه هاى گوناگون، مظلومان را از چنگ ظالمان رهایى بخشیده است. 
بر خلاف اندیشه برخى جامعه شناسان، دین ترمزى زمینى نیست كه محرومان براى مهار ستمگران ساخته باشند بلكه مهارى ملكوتى و آسمانى است كه خداوند براى كنترل هر گونه ستم فردى و اجتماعى در تمام اقشار محروم و مرفه فرستاده است. ایمان فردى جلوى انحرافات فردى را مى گیرد و عالمان دین و مساجد و حسینیه ها و تشكل هاى دینى و مذهبى، قدرت صاحبان زور و زر را محدود مى سازند. 

حقیقت این است كه قدرت معنوى و اجتماعى دین در كاهش ستم و افزایش مبارزه با یغماگران اقتصادى و غاصبان سمت هاى سیاسى، بزرگترین نقش را داشته است و سرمایه داران و رسانه داران و زورمندان عالم همیشه دین و عالمان دین را بزرگترین مزاحمان اهداف و نقشه هاى استعمارى خویش مى دانسته اند. 
«طلا» و «تیغ» و «تسبیح» در كنار هم قرار ندارند بلكه همیشه تسبیح داران بیدار و مؤمن، تیغ را از دست ستمگران سیاسى گرفته و طلاپرستان را به تسلیم و پذیرش حق وا مى دارند و از رباخواران و نهادهاى غارت بین المللى اعلام برائت و نفرت بلكه اعلام جنگ مى كنند و با اتهام خشونت گرایى و ... عقب نشینى نخواهند كرد. دین باید به عنوان یك كانون قدرت الهى، «زر» و «زور» را مهار كند و شریعت باید بر دولت و دولتیان حاكم شود. بشر روزى راه عدالت و آسمان و آزادى و ملكوت را در پیش مى گیرد، كه دولت مردان و سرمایه داران و صاحبان سهام كلان، تسلیم قانون خدا و فتواى فقهاى راستین و مراجع بزرگ تقلید شوند. 

سوء استفاده از روحانیان 
فرعون ها به خوبى مى دانند كه براى شكست موساى كلیم و همه موسویان تاریخ به «بلعم باعورا» نیاز فراوان دارند و براى ایجاد انحراف دینى و توجیه انحراف هاى خویش به كعب الاحبارها و ابو هریره ها و شریح قاضى ها و ابوموساهاى اشعرى سخت محتاج اند. دنیاگرایان از عالمان دین و مبلغان اسلام «فتواى بغیر ما انزل الله» مى خواهند، «فتواى بدون علم» را توقع دارند، تطهیر كفر و شرك جهانى، تبرئه غارتگران و ظالمان و مرتدان و كنترل حزب الله و تحقیر و تكفیر مؤمنان و لااقل سكوت و بى طرفى در جنگ حق و باطل را تقاضا مى كنند. 
سیاست اختلاف افكنى بین عالمان دین، تلاش براى خریدن عالم نمایان بى تقوا، استفاده از غفلت و اشتباه عالمان پارسا، آلوده كردن روحانیان و وابستگان آنان به رفاه و تجمل و زندگى اشرافى، جست وجوى راهكارهاى فقهى - حقوقى براى تداوم سلطه سرمایه دارى، حساسیت زدایى و غیرت شكنى نسبت به منكرات اجتماعى، مأیوس كردن عالمان دین از اجراى قوانین الهى، وادار كردن عالمان دین به سكوت و فراموشى امر به معروف و نهى از منكر، تلاش در جهت تغییر بنیادى تفكر دینى و رسمیت بخشیدن به قرائت هاى مختلف دینى و ضددینى، پرورش و تربیت عالمان و مدرسان و محققانى كه گوش به فرمان سرمایه داران جهانى باشند و چون آنان بیاندیشند و با رسانه داران و قدرت هاى جهانى سازش كنند و به سیاست تساهل و تسامح پایبندى نشان دهند، از بنیادى ترین طرح هاى استكبار براى امروز روحانیان شیعه است. 

با توجه با این اهداف و نقشه هاى دشمنان، ضرورت هوشیارى و مراقبت و تقویت نیروى تقوا و فضائل اخلاقى در عالمان و مبلغان دینى روشن مى شود. در احادیث علوى مى خوانیم: 
- «زلة العالم كانكسار السفینة تغرق و تغرق؛ لغزش عالم هم چون شكستن كشتى است كه غرق مى شود و غرق مى كند.» 
- «زلة العالم تفسد عوالم؛ لغزش عالم، عوالمى را به فساد و تباهى مى كشد.» 
- «لا زلة اشد من زلة عالم؛ هیچ لغزشى چون لغزش عالم نیست. 
تلاش براى سوء استفاده از حوزه و روحانیت و مبلغان و عالمان دین، حركتى كاملا سابقه دار و شناخته شده است و دنیاگرایان همیشه آرزو داشته و دارند كه دین و دین شناسان و دینداران را ابزار دستیابى به اهداف دنیایى خویش قرار دهند. این وظیفه روحانیت و حوزه ها وعالمان راستین است كه براى مقابله با این ترفندها، برنامه ریزى و تلاش كنند.


جمع بندی :

توجه به مرجعیت و روحانیت مشمول گذر زمان نمی‌شود و متقابلا مشمول نوع مکان هم نمی شود بنابراین هدف غایی روحانیت باید بر مبنای عزت و حکمت و تزکیه نفس باشد به دور از هر گونه تسامح و تساهل باشد در این صورت است که روحانیت می تواند در جایگاه واقعی خود ایفای نقش کند.
یکی دیگر از وظایف اصلی روحانیت جذب حداکثری و دفع حداقلی توده های مردمی می باشد و هدایت و نظارت بر امور و مصالح آنان مهم ترین وظیفه روحانیت می باشد بنابراین باید به این نکته توجه داشت هر حرکتی که در طول تاریخ شیعه تحت عناوین مذهبی و مردمی صورت پذیرفته بدون حضور روحانیت یا شکست خورده و مشروعیت خود را از دست داده از متن تحولات به حاشیه رفته است و همین عوامل موجبات مسئولیت سنگین روحانیت فراهم کرده وروحانیت باید این جایگاه را حفظ نماید و ناخواسته در مسیری قرار نگیرد که ابزاری برای مشروعیت بخشی به عده ای که خارج از روحانیت می باشد قرار بگیرد  چرا که در این صورت خیانت بزرگی در حق عالمانی که از جان و مال و همه زندگی خود برای بقای مذهب گذشته اند امّا حاضر نشده اند پا به عقاید خود بگذارند .
نباید روحانیت از این اصل که « ما منتج به نتیجه نیستیم بلکه منتج به وظیفه هستم » غافل شود که در این مسیر جای مسامحه و سازش با هیچ فرد و یا گروهی پذیرفتنی نیست و افراد ملاک عمل نیستند بلکه آنچه ملاک ماست سه اصل « خدا ، قرآن ، اهل بیت (ع) » می باشد و هر کسی در این دایره قرار گرفت و اصول را پذیرفت و مجاری و مبادی این اصول که فقط روحانیت می باشد را به رسمیت شناخت مورد پذیرش است و در این صورت است که روحانیت به وظیفه خود عمل کرده است خواه در مسیر انجام وظیفه در یک مکان و زمان خاص عده ای را به این هدف متعالی برساند و یا نرساند چرا که ما مکلف به انجام تکلیف هستیم خواه به هدف برسیم خواه نرسیم .
بنابراین روحانیت تحت هیچ شرایطی مجاز به مسامحه با کسانی که تعبیر نادرست و یا درک نادرست و یا ناقص از ابزارها و وسیله هایی که ما را به اهداف مقدس می رسانند دارند، نیست و دامن روحانیت باید از هر وابستگی و خوشایند برخی افراد و یا گروه ها منزه و پاک باشد و این امر میسور نخواهد شد مگر با تزکیه نفس و عزت نفس و تاسی از قرآن و اهل بیت (ع) و تحمل سختی ها و مشقت های این راه و داشتن سعه صدر و صبر و ناملایمات خواه از جانب دشمنان باشد و خواه از روی سهل انگاری دوستان .

هیچ نظری موجود نیست: