حدیث روز :

پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
« من احبّ فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی و من ابغضها فهو فی النار »
هرکسی فاطمه (س) دخترم را دوست بدارد در بهشت با من است و هرکس با او دشمنی ورزد در آتش جهنم است . ( بحارالانوار ج47 ص 116)

۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

التقاط سم مهلک مذهب تشییع در طول تارخ

در طول تاریخ اسلام همواره التقاط یکی از مهلک ترین ضربات را به پیکره اسلام وارد آورده است ، که در مذهب تشییع اثرات آن بسیار مهلک تر بوده است .


پیدایش و ظهور فرقه های جدید با عناوین مختلف حاصل تفکرات التقاطی و تفسیر به رای هایی بوده است که همواره به دلیل عدم شناخت کافی و یا عدم علم کافی در مورد اسلام و ماهیت اصلی شیعه به وجود آمده است . شاید بتوان به ضرس قاطع گفت اولین التقاط بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) به وجود آمد و بحث سقیفه یکی از محصولات حاصل از التقاط برخی افراد فرصت طلب بود  و هزاران نمونه دیگر مانند قضیه تفسیر به رای کوفیان بعد از دعوت امام حسین (ع) به کوفه و فتواها و تفسیر به رای هایی در خصوص عدم حمایت از امام بعد از دعوت از ایشان که منجر به شهادت امام و یارانش در واقعه عاشورا انجامید و یا در ادوار دیگر همه و همه حاصل یک نوع تفکرات التقاطی و تفسیر به رایی هایی بود که ضربات سنگین و جبران ناپذیری را بر پیکره شیعه وارد ساخت و می سازد .


امّا در تاریخ معاصر هم این التقاط ها باعث ظهور و بروز فرقه ها و گروهایی در قالب شیعه و یا ابداع و اختراع فرقه ها و مذاهب و حتی ادیان دیگر شده بخصوص در ایران که در زمان ناصرالدین شاه قاجار و بعد از آن این جریانات التقاطی فرصت زیادی را برای پیشبرد اهداف خود یافته بودند و بسیاری از آنها تنواستند دین جدید و مذهب جدید که برخی از آنها ماهیتا اسلامی و برخی از آنها شیعی و برخی از آنها فرا اسلامی بود را تاسیس و تا کنون نیز به تبلیغ آن می پردازند و پیروان خاصی دارند و یک سری از آنها هم بر اثر نداشتن مبانی فکری و علمی برای توجیه افکار مریدان و پیروان آن التقاط از گردونه استمرار و بقاء خارج شدند و به تاریخ پیوستند .
منشاء پیدایش التقاط در شیعه را می توان به دو عامل اساسی تقسیم کرد :
الف ) عدم درک صحیح از حقیقت شیعه
ب) اغراض سیاسی برخی جریانات


اصولا در بسیاری از موارد مشاهده شده در برهه های زمانی خاص برخی از جریانات مذهبی که فاقد درک صحیح از مکتب تشییع بوده و علم کافی و ابزار مناسب برای شناخت حقایق مذهب را در دست نداشته اند لذا از این عدم آگاهی و عدم درک بین حقیقت مذهب و علم خودشان دچار تردید شده اند و چون نتوانسته اند حق را از باطل و علم را از جهل تشخیص دهند بنابراین دچار توهم شده اند و پنداشته اند آنچه که در ذهن ناقص شان وجود دارد همان حقیقت است و شروع کرده اند به تخطئه بزرگان مذهب چه در گذشته و چه در زمان خودشان و آنان را محکوم به جهل نموده اند و امر برآنان مشتبه گشته که خودشان علامه دهر هستند و نیازی به علم دیگران و تجربیات دیگران ندارند و آنچه آنان می گفته اند ارزش علمی و عملی و ندارد و لذا این تفکر ما باید جایگزین آن تفکرات قدیمی و دمده شده قرار گیرد و بنابراین ما می بینیم این تفسیر به رای ها و فتواهای بدون پشتوانه قرآنی و علمی و نقلی که حاصل التقاط است باعث بروز فرقه ها و  گروهایی  شده که به اسم شیعه تیشه به ریشه شیعه حقیقی وارد ساخته است .


بنظر میرسد دشمنان شیعه راستین در برخی موارد موفق عمل کرده اند به طور مثال برخی دسته بندی هایی که امروزه ما شاهد آن هستیم بسیار مهلک و خطرناک است و توطئه دشمنان است اینکه آمده اند و شیعیان را به دو گروه تقسیم کرده اند :
1- شیعه و مذهبی سنتی
2_ شیعه و مذهبی مدرن


هر کسی در این برهه از زمان که جزء حساس ترین و سخت ترین زمانهای عمر شیعه می باشد به این تقسیم بندی اعتقاد داشته باشد از نظر اینجانب خیانت بزرگی به شیعه راستین کرده و دشنه ای را دانسته و نداسته بر پیکره تشییع زده است چرا که این تقسیم ماهیت وجودی اش پلید و ناپاک است چونکه دیواری بلند را بین شیعیان ایجاد کرده است به گونه ای که دسته اوّل قائل بر این هستند هر کسی خارج از روش گذشته بزرگان مذهب هر کاری را انجام دهند از دایره مذهب خارج شده اند و لذا می بینیم این دسته از افراد هنوز برخی از تفکرات منحط و خشک و خشن را که در گذشته بوده را حفظ کرده اند و به هیچ عنوان حاضر نیستند از این تفکرات دست بردارند و هزینه آن را نیز پرداخت می کنند و جالب این است که برخی از این رفتارهای خشن و خشک آنها نتنها در اصل مذهب نبوده بلکه خلاف عقل و نص قرآن و عترت بوده است به قول ضرب المثل معروف این دسته از این طرف پشت بام افتاده اند .


در طرف مقابل عده ای هستند که احساس می کنند تعدادشان هم بیشتر است بر این باورند که برخی از نصوص قرآنی و روایی و احکام با توجه به پیشرفت های علمی جهان مدرن فاقد پشتوانه علمی و فکری در عصر جدید می باشد و لذا این احکام و آیات قرآن و روایات دیگر کارایایی و ارزش علمی و عملی خود را از دست داده اند و باید آنها را تعطیل و ابزارها و احکام جدید را جایگزین آن نمود و برخی شبهات سنگینی را علیه عقاید گذشته و آیات قرآن وارد می سازنند و معتقدند برخی از آیات قرآن برای زمان صدر اسلام بوده و یا اینکه قرآن اعجاز علمی ندارد و یا اینکه اهل بیت (ع) را به عنوان انسانهای بزرگ یاد می کنند ولی آنها را معصوم نمی دانند و یا اینکه برخی از احکام قطعی و بدیهی را که قبلا حرام بود آنرا مباح می دانند و قائل بر این هستند که بدیهات در هر عصری متغییر بوده و امر ثابتی نیست بنابراین اگر حکمی در گذشته یک امر بدیهی و قطعی بوده ولی در عصر کنونی ارزش علمی و قطعی خود را از دست داده و نیازی به انجام آن نیست و موارد دیگر... که این دسته برای جذب مخاطب بیشتر خیلی از احکام را تعطیل و برخی احکام جدید را ابداع کرده اند که دقیقا خلاف نصوص شیعه است و این دسته نیز از آن طرف بام افتاده اند .


امّا حق چیست ؟
حق این است که شیعه راستین به مثابه نگین الماسی در جهان هستی می باشد و و دارای یک حقیقت وجودی و آرمانهای اصیل خود است که نه هیچ زمانی کهنه و قدیمی می شود و نه کم و زیاد می شود و نه از موضوعیت خارج می شود بلکه آن چیزی که متغییر است ابزارها و روش های تبلیغ و تبیین این اهداف و آرمانهاست و اینکه گفته می شود قرآن و عترت برای همه دورانها و زمانهاست حرف گزافه ایی نیست چرا که شیعه ابزار اجتهاد و اصول و مبادی اجتهاد را که جزء مترقی ترین دستاوردهای بشری است در اختیار عالمان خود قرار داده است و ضمن آنکه با این ابزار هیچ وقت بن بستی در پاسخ گویی به مسائل مختلف علمی ، اعتقادی ، مذهبی ، احکامی و... وجود ندارد ، شیعه راستین ادعا می کند در هر زمانی هر نیاز بشری و فطری انسان را می تواند برطرف نمایید و روی این اصول خود پافشاری می کند و اینکه عده ای در توهم به سر می بردند و فکر می کنند با عناوین رنگین امروزی و متجدد گرانه مانند دکتر و پرفسور و دانشمند و... می توانند به این حقیقت را منحرف سازنند و بدون اینکه مورد نقد قرار گیرند بی محابا یکه تازی می کنند سخت در اشتباه هستند چرا که اولا این مذهب طبق باور شیعه صاحب دارد و اوست که همواره در طول این مدت از این مذهب حفاظت کرده و خواهد کرد .
ثانیا : در طول تاریخ شیعه کسانی که امر برایشان مشتبه شده و فکر کردند می توانند از آب گل آلود جهل برخی از پیروان شیعه برای خود ماهی هویت و کسی شدن برای خودشان صید کنند همواره با زلال علم معرفت قرآن و اهل بیت (ع) نقشه هایشان نقش بر آب شده و به قول قرآن در سوره رعد اینها به مثابه باطل هستند و باطل همانند حباب هاو کف هایی بر روی آب گل آلود هستند و عمر آنها بسیار کوتاه است و از بین رفتی هستند و آنچه که باقی خواهد ماند آب زلال معرفت قرآن و عترت (ع) می باشد .


آنچه که گذشت بزرگترین خطری ایست که شیعه را بخصوص در خارج از کشور تهدید می کند و اگر کسانی که به شیعه راستین اعتقاد دارند و در مقابل این تفکرات التقاطی و انحرافی واکنش نشان ندهند و سکوت اختیار کنند خود شریک جرم این افراد هستند چرا که وظیفه بر این دلسوزان بسیار سنگین است و ایشان باید مقدمات و زمینه را برای تبیین شیعه واقعی و حقیقی بر مبنای قرآن و عترت را آماده سازنند تا حقایق تبیین گردد در این صورت است که حق بر باطل پیروز خواهد شد و سوء استفادهایی که به عنوان شیعه در نقاب های تفسیر قرآن ، قرآن مدرن ، آشنایی با شیعه مدرنیته و....می شود که عموما در نشات گرفته از التقاط و تفسیر به رای است و مشتبه شدن امر بر بانیان آن که فکر می کنند علامه دهر هستند ، می شود یک به یک ان شالله به یاری خداوند و عنایت خاصه بقیه الله اعظم ( اروحنا روحی لک فداک ) نقاب هایشان خواهد افتاد و باطن اعمال کفر آمیزشان بر مومنین آشکار خواهد شد .
پس از هیچ چیزی نهراسید و بر عقاید خود استوار باشید ، باشد که خداوند ما را از کید دشمنان در امان نگه دارد و ما را از بد دلان و نامحرمان بی نیاز سازد و ما را در راه تبیین اسلام حقیقی و راستین ثابت قدم و موفق بدارد .

هیچ نظری موجود نیست: