تقدیم به فاطم شیعیان :
من آن مرغ شکسته بال این آشیانم
من آن داغ نشسته بر دل این بوستانم
در میان خارهای گل آزار مدینه
من آن باغ عصمت را گل پرورانم
آفتاب فرو مانده در تفسیر نور
من آن چراغ فروزان این جهانم
در میان کوچه های بی قراری
من آن پاسدار ولایت را قهرمانم
صدای پای ناقه غاصبان خلافت را
من آن آهنگ رسوایی این کاروانم
ز جور و جفای مردمان مدینه
من آن سوخته بال زآتش آن ددانم
هر که را در این جهان نشانیست
منم زهرا که خفته در قبر بی نشانم
در روز حسرت و ظلمت و وحشت
منم زهرا فاطم وحشت وآتش پیروانم
شائق ایرانی
ونکوور بهار 91
من آن مرغ شکسته بال این آشیانم
من آن داغ نشسته بر دل این بوستانم
در میان خارهای گل آزار مدینه
من آن باغ عصمت را گل پرورانم
آفتاب فرو مانده در تفسیر نور
من آن چراغ فروزان این جهانم
در میان کوچه های بی قراری
من آن پاسدار ولایت را قهرمانم
صدای پای ناقه غاصبان خلافت را
من آن آهنگ رسوایی این کاروانم
ز جور و جفای مردمان مدینه
من آن سوخته بال زآتش آن ددانم
هر که را در این جهان نشانیست
منم زهرا که خفته در قبر بی نشانم
در روز حسرت و ظلمت و وحشت
منم زهرا فاطم وحشت وآتش پیروانم
شائق ایرانی
ونکوور بهار 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر