حدیث روز :

پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
« من احبّ فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی و من ابغضها فهو فی النار »
هرکسی فاطمه (س) دخترم را دوست بدارد در بهشت با من است و هرکس با او دشمنی ورزد در آتش جهنم است . ( بحارالانوار ج47 ص 116)

۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

تردید نکن رفیق ، حقّ با ماست

داشتم به این فکر می کردم که چگونه است که هر کجا می رویم و هر چه می کنیم نمی توانیم عشق به اهل بیت را کتمان کنیم ، این خاندان چه دارند که دیگران ندارند؟ و ما چه داریم که دیگران ندارند ؟
در هندوستان که بودم دیدم هر کسی دینی و آئینی دارد بسیار عجیب ، عده ای بت می پرستند ، عدهّ ای گاو می پرستند ، عدهّ ای بودائی هستند و عدهّ ای آیین هندو دارند و عدهّ ای .... با چندین نفر از آنها به کمک دوستم که در هندوستان بود و زبان آنها را خوب می دانست صحبت کردم و راجع به مذهبشون و آداب آن پرسیدم و آخرین سئوالم این بود : شما نظرتون راجع اهل بیت سیدالمرسلین (ص) چیست ؟ آیا شما علی (ع) را می شناسید ؟ در جواب می گفتند : نه ، نمی شناسیم ،فقط می دونیم اسم پیامبر مسلمانان محمّد است ، ولی از حدود 15 نفری که این سئوال را پرسیدم 11 نفرشون گفتند : ما امام حسین (ع) را می شناسیم همان کسی که در کربلا شهیدش کردند و سرش را به نیزه کردند و تشنه کشتندش ، آدم بزرگی بوده ما اون را دوست داریم .
ازشون پرسیدم : علت دوست داشتنتون چیست ؟
یکیشون که بت پرست بود گفت : حسین عاشق خدای خود بود و انسان بزرگی بود ما برای خدایان و الهه های خود قربانی و نذورات می بریم ولی حسین برای الهه خودش جونش را داد و خونش را هدیه داد و کسی که برای الهه خودش از جان بگذرد آدم مقدس و بزرگی است و ما حسین را دوست داریم که راه بندگی به خدایان را به نوعی آموخته است و...

در دبی که بودم رفته بودیم جمیرا ( ساحل تفریحی ) یکی از دوستان که من حدود یک ماه مهمانش بودم ما را برد آنجا ، خیلی اصرار داشت من بدون لباس بروم ولی من قبول نکردم البته دلیل ایشان این بود که جمیرا زیاد از نظر اخلاقی مناسب نیست بگذریم ، رفتیم من دیدم وضعیت جمیرا از نظر اخلاقی زیاد مناسب نیست و به دوستم اشاره کردم برویم یک جای دیگر اینجا جای ما نیست و دوستم می گفت : حاجی می رویم داخل یکی از آلاچیق ها و آنرا اجاره می کنیم نیازی نیست برویم بیرون خلاصه من و دوستم سر این موضوع بحث می کردیم دیدم یک خانوم با چادر و پوشیه زده آمد و سلام داد من فکر کردم ایرانی است دیدم عربی صحبت می کند به من گفت : خوش به حالتون که شما علی و زهرا را دارید !
گفتم : مگه شما شیعه نیستید ؟
گفت : نه من سنی وهابی هستم
گفتم : بزرگان شما فتوا دادند که خون شیعه حلاله و مهدور الدم هستند
گفت : من به اونها کار ندارم .
گفتم : علی و زهرا برای ما نیست برای همه انسانهاست شما هم می توانید آنها را دوست داشته باشید
گفت : خیلی دوستشون دارم
گفتم : چطور مگه ؟
گفت : شوهر من وهابی هست یک روز ازش پرسیدم : چرا قبر دخترپیامبر (ص) نامعلوم هست ؟ جواب داد : چون علی می دانست شیعیانش می آیند و قبر دختر پیامبر را به جای پرستش خدا قبر دختر پیامبر را پرستش می کنند برای همین قبر حضرت زهرا (س) را مخفی نگه داشت و شروع کرد به فحش دادن به شیعیان که مشرک هستند و قبور ائمه مشرک خانه است و استدلالهای خودش .
بعد از اون ماجرا یک بار که رفته بودم مدینه ، رفتم قبرستان بقیع گفتم : ای دختر رسول خدا شوهر من به دوست داران شما خیلی فحاشی می کند من از این موضوع خیلی رنج می برم اگر واقعا شما برحق هستید نشانه ای بفرستید که من مطمئن شوم .
از مدینه برگشتیم رسیدم خونه دیدم گلوی شوهرم شروع کرد درد کردن یکی دو روز نگذشت آنقدر باد کرد و عفونت کرد که سریعا عملش کردند ولی حالش خوب نشد تا الان پنج بار عمل کرده خوب نشده و الان چند ماهه که حرف هم نمی تونه بزنه و الان آوردیم اینجا عملش کنند و...
گفتم : خب از کجا فهمیدی کار حضرت زهرا (س) است ؟
گفت : از آنجا فهمیدم که به شوهرم گفتم : این مرض یک دفعه ای نکنه به خاطر فحش دادن به دوست داران شیعیان باشه نکنه حضرت زهرا (س) به تو غضب کرده باشه خیلی ناراحت شد گفت : علی و زنش و اولادش مشرک پروز بودند تا این جمله را گفت : حالش خیلی خراب شد و دیگه بعد از اون نمی تونه حرف بزنه و گلوش آنقدر عفونت کرده که هر روز کلی عفونت از اون بیرون میاد و..
گفتم : حالا شما بازهم وهابی هستید !!!!
گفت : نه ، ولی مجبورم سه تا بچه دارم یکی از پسرهام تو مدارس وهابیت درس می خونه اگر بدونه من شیعه هستم و دوست دار اهل بیت هستم منو تکه تکه می کنند و... ولی یه سئوال دارم و اون اینکه من موقع اذان گفتن : اشهدوا ان علیا ولی الله را می گویم ولی نمازم را به شکل شیعیان نمی خوانم اشکال دارد یا نه ؟ و تکلیف من چیست ؟ من هم پاسخش را دادم .

در آنکارا مرکز شهرش ، محله ای هست بنام قیزلای داشتم با لباس می رفتم خیلی با تعجب نگاهم می کردند چونکه طبق قانون ترکیه پوشیدن لباس روحانیت برای امام جماعت ها و علمای آنها در خیابان ممنوع هست و حق پوشیدن لباس ندارند برای همین خیلی تعجب می کردند سوار مترو شدم برم خانه ، خیلی شلوغ بود سرپا ایستادم  یک پیرمردی بلند شد و گفت : هوجا (یعنی حاج آقا ) بیا اینجا بشین ، گفتم نه خواهش می کنم من راحتم
بلند گفت ( از اون گفتن های ترکی ) : درسته ما سنی هستیم ولی اهل بیت را از شما شیعیان بیشتر دوست داریم واسه همین نمی تونم بذارم شما سرپا وایستید فردای قیامت جواب زهرا (س) را چطور می خوام بدم بیا بشین .
من خیلی متاثر شدم و رفتم نشستم و...
رفته بودم بدخشان تاجیکستان ، دیدم اکثرا سنی هستند ولی چند تا زیارتگاه  در حاشیه های شهر هست که شیعیان تاجیک می روند اونجا ولی چون شیعیان در آنجا در اقلیت هستند ولی خیلی شلوغ می شود از خادم آنجا پرسیدم اینها همه شیعه هستند گفت : نه 80 درصد کسانی که می آیند سنی مذهب هستند .
از چندین نفر از سنی های اونجا پرسیدم : شما که اعتقاد ندارید برای چی به زیارت به اینجا می آیید و نذر و نذورات می آوردید ؟ خیلی هاشون گفتند: ما عاشق اهل بیت هستیم بخصوص عاشق حضرت زهرا (س) هستیم ولی چون پدرانمان سنی بودند ما هم سنی هستیم و روز عاشورا برای امام حسین نذری می دهیم و خیلی از اعمال ما عین شماست و...
خادم یکی از مساجد شیعیان در بدخشان می گفت : اینجا اکثر خانواده ها فقیر هستند ( در کل تاجیکستان کشور فقیری هست ) و سنی اما برای روز عاشورا حتما چیزی برای امام حسین (ع) نذر می کنند .

 اینها بخش کوچکی بود از تجربیات من ، هنوز خیلی چیزها در مورد علاقه اهل بیت دیدم که به علت طولانی شدن مطلب بیان نمی کنم ، همه اینها را عرض کردم که به این نتیجه برسیم که ما گنج بی پایانی به نام قرآن و اهل بیت (ع) داریم که هر چه به آنها افتخار کنیم و ببالیم باز هم جا دارد و کم است ، و اینکه دشمنان این مکتب و مذهب مدام علیه ما توطئه و دشمنی می کنند بدانند نمی توان با بستن پنجره خانه ای  نور خورشید را در عالم خاموش کرد .
و دوست دارن اهل بیت (ع) بدانند بر حق هستند و اینکه شیعه بودنشان را با افتخار فریاد بزنند و از هیچ کس و هیچ چیزی ترس نداشته باشند و تردیدی به دل خود راه ندهند که حق با علی و اولاد علیست و بهترین مکتب هسستی بخش عالم در گفتار و رفتار اهل بیت (ع) نهفته است و راه نجات هیمن است و لا غیر .
یا زهرا

هیچ نظری موجود نیست: